Home
Biography Photos Music Music News Contact Newspapers
Send an email
 


به بهانه گفتگو با نشریه "خانواده سبز"

Kaveh, Kamil, Satkin
کاوه، کامیل، ساتکین

Kourosh Yaghmaei and Kaveh
کورش و کاوه

 

 

     سالهاست که جوانان و بویژه نو جوانان هم میهنم حتی د ر کنسرتهایی که د ر سوئد و نروژ د اشتم از روی قدرشناسی، با مهربانی مرا با نام های جدیدی مانند اریک کلاپتون ایران و یا مارک نوفلر ایران می نامند. با سپاسگزاری بسیار زیاد از همه دوستانم می خواهم به آنها بگویم درهر میدان مسابقه ای شرایط برای شرکت کنند گان مساوی است(منهای توان فرد ی هرشخص) اما دربرابر شرایط، امکانات وتجهیزات و ... بی نظیری که آن هنرمندان در اختیار دارند من حتی پشیزی از آنها را هم در اختیار نداشته و ندارم.

 میان ماه من تا ماه نوفلر                تفاوت از زمین تا آسمان است

    حکایت: روزی اریک کلا پتون (گیتاریست و خوانند ه معروف جهانی ) در میان بادی گارد هایش از تومبیل آخرین سیستم خود پیاده شد تا به محل برگزاری کنسرتش برود .  در میان هورا و هیاهوی دوستداران و دوربین های رسانه ها ناگهان به کوروش یغمایی برخورد. به او گفت: تو که
    
استود یو نداری – جای تمرین نداری –  موزیسین نداری – مهندس صدا نداری – صدا بردار نداری – مدیر برنامه نداری – اسپانسر نداری –  کنسرت ند اری – امکانات و تجهیزات نداری – رادیو و تلویزیون نداری – تبلیغات و آگهی نداری –  کپی رایت نداری – حمایت و پشتیبانی نداری – درآمد نداری – پول ند اری چطور می خواهی بامن که:
    استودیو دارم – جای تمرین دارم – موزیسین دارم – مهندس صدا دارم – صدا بردار دارم – مدیر برنامه دارم – اسپانسر دارم – کنسرت دارم – امکانات و تجهیزات دارم – رادیو و تلویزیون دارم – تبلیغات و آگهی دارم – کپی رایت دارم – حمایت و پشتیبانی دارم – درآمد دارم – پول دارم– بجنگی ؟ کوروش یغمایی که،
    استودیو نداشت – جای تمرین نداشت – موزیسین نداشت – مهندس صدا نداشت – صدا بردار نداشت – مدیر برنامه نداشت – اسپانسر ندا شت – کنسرت نداشت – امکانات و تجهیزات ندا شت – رادیو و تلویزیون ندا شت – تبلیغات و آگهی ندا شت – کپی را یت
نداشت – حمایت و پشتیبانی ندا شت – درآمد نداشت – پول ند ا شت رو کرد به اریک که،
    استودیو داشت – جای تمرین داشت – موزیسین داشت – مهندس صدا داشت – صدابردار داشت – مدیربرنامه داشت – اسپانسر داشت – کنسرت داشت – امکانات و تجهیزات داشت – رادیو و تلویزیون داشت – تبلیغات و آگهی داشت – کپی رایت داشت – حمایت و پشتیبانی داشت – درآمد داشت–  پول داشت گفت: من که،
     استود یو ندارم – جای تمرین ندارم – موزیسین ندارم – مهندس صدا ندارم – صدا بردار ندارم – مدیربرنامه ندارم – اسپانسر ندارم – کنسرت ندارم – امکانات و تجهیزات ندارم - رادیو و تلویزیون ندارم – تبلیغات و آگهی ندارم – کپی را یت ندارم – حمایت و پشتیبانی ندارم – درآمد ندارم - پول ند ارم – از تو که،
   
 استودیو داری – جای تمرین داری – موزیسین داری – مهندس صدا داری – صدابردار داری – مدیربرنامه داری – اسپانسر داری – کنسرت داری – امکانات و تجهیزات داری – رادیو و تلویزیون داری – تبلیغات و آگهی داری – کپی رایت داری – حمایت و پشتیبانی داری – درآمد داری – پول داری - واهمه ای ندارم، ولی به من بگو چگونه  کسی که،
    استود یو ندارد – جای تمرین ندارد – موزیسین ندارد ..................

    آنطور که معلوم است این حکایت سر دارد ولی ته ند ارد و این گفتگو حالا حالا ها ا دامه دارد بنابراین مامی رویم سر بحث خود مان.

   چند نمونه کوچک شاید بتواند ذره ای از نابرابری های موجود – فقط ذره ای از شرایط من را در دنیای پهناور امکانات و تبلیغات و ..... موسیقی برایتان نشان د هد– بطوریکه حتی حالا هم بیشتر هم میهنانم حتی در داخل ایران نمی دانند من همه این بیست و هفت سال رادر ایران ماندگاربوده ام چون در مدت بیست و هفت سالی که گذشت ، شانزده  سال ممنوع الصدا و بیست و سه سال ممنوع الچهره بوده ام.

    نمونه اول آلبوم "دیار " بود که می خواستم آرایش سازها برای ارکستر بزرگ ( آواهای محلی سرزمینم ایران ) را انجام دهم. در این زمینه به من گفته شد،  سازهای غربی مانند درامز (ریتم ) و کیبورد و بویژه گیتار و... ممنوع است و می توانید از ویلن و خانواده اش و پیانو و ساز های بادی استفاد ه کنید و برای ریتم فقط از سنج و بجای گیتار باس از دست چپ نوازنده پیانو (نت های باس پیانو) بهره بگیرید. روشن است که پیانو و ویلن هم سازهای غربی هستند ، ولی چون حدود یک سده و نیم در موسیقی ایرانی بکار گرفته و پذ یرفته شده اند دیگر غربی به حساب نمی آیند. د ر همین جا باید گفت که ویلن و نیز پیانو و کلا وسن در پی هم از روی رباب و سنتور که سازهای خاور زمینی هستند ساخته شده اند .  رباب تنها ساز آرشه ای د وران ساسانیان می باشد که این ساز راهم د ر قرون وسطی در اروپا به نام " ربک " نامید ند واز روی آن سازهای آرشه ای مانند ویلن و... را ساختند در باره گیتار و گیتار باس برایشان توضیح دادم که به دو دلیل این ساز ریشه ایرانی و یا خاورزمینی دارد.  اول اینکه برپایه اسناد تاریخی در دوران رنسانس، این سازتوسط اعراب از شرق به اسپانیا برده شده است و پس از تغییراتی بانام گیتار اسپانیول به دیگر کشورهای جهان وارد شده و سپس از روی آن گیتار هاوایی، الکتریک، باس  و ..  ساخته شده است. دوم اینکه گیتار با داشتن پسوند تار مانند دوتار – سه تار – سی تار و ...  سازی ایرانی و دست کم خاور زمینی است، ولی بهیچ روی مورد پذیرش قرار نگرفت. بدین ترتیب پایه آرایش سازها که کیبورد،  درامز، گیتار، گیتار باس برای من و هر موسیقیدانی می باشند، حذف شد.

    مرحله دیگر استود یو و موزیسین ها بودند. در آن هنگام استودیوی پاپ با هشت تراک ضبط می کرد. هشت تراک برای ضبط یک ارکستر بزرگ پنجاه،  شصت نفره !!!! مانند این است که در یک اتومبیل هشت نفره به هر صورتی که میتوانی شصت نفر را سوار کنی. دیگر اینکه موزیسین های اروپایی همه رفته بود ند و برای اجرا از باقیماند ه موزیسین های ایرانی ارکستر سنفونیک استفاده کردم. در باره خواند ن هم فکرش را نباید می کرد م  زیرا ممنوع الصدا بودم.

    اگر بخواهیم این جایگاه را به صورت نمونه در هنر نقاشی نشان د هیم بدین گونه می شود که نقاشی می خواهد از طبیعت هزار رنگ تصویری بکشد. به او می گویند فقط از چند رنگ می توانی استفاده کنی،  رنگ ها را هم ما گزینش می کنیم، سیاه، بنفش، قرمز! اینک اگر به آلبوم " دیار " گوش کنید، آگاه خواهید شد که از ریتم که پایه بنیاد ین هر موسیقی می باشد،  خبری نیست،  ریتم را به وسیله سازهای غیر کوبه ای پدید آورده ام. نا گفته نماند در یک یا دوآهنگ ، گیتار باس و گیتار آکوستیک و نیز طبل را در اندازه بسیار ناچیز، توانستم بقبولانم . 

    دومین نمونه آلبوم سیب نقره ای بود که آغاز گر موسیقی پاپ بعد از انقلاب قلمداد می شود. (منظورم روی اول آلبوم سیب نقره ای است، زیرا روی د وم آن "راز د ل" قبلا در استود یو ضبط شده بود ) آلبوم سیب نقره ای که درد ست شماست و آنرا گوش می کنید، با ممنوعیت سازهای ذکر شده در بالا، با یک کیبورد غیرحرفه ای خانگی و اگر باورتان شود ضبط آن فقط با یک دستگاه کاست چهار تراک بود. 

    ضبط موسیقی فیلم گرگهای گرسنه هم باهمین کاست چهار تراک انجام پذ یرفته، با توجه به این باور ابتدائی و بدیهی در زمینه هنر،  که هر اثر هنری (بویژه موسیقی پاپ که هر روزه دگرگون می شود) باید د ر همان مقطع زمانی و مکانی آفرینش اثر به جامعه ارائه گردد، مسئله ( مجوزها ) است که برای نمونه " آلبوم سیب نقره ای " حد ود سه سال د ر مرکز موسیقی معطل ماند و " آلبوم آرایش خورشید " که د ر سال 1358 ضبط شده بود، بعد از گذشت بیست و دو سال آنهم پس از سپری کردن سه سال معطلی بی مورد و با حذف دو ترانه زیبای آن در مرکز موسیقی، مجوز گرفته است !!!!!! 

    در کارهای بعدی هم کمابیش همین جریان ادامه داشته است و با پا فشاری و بکا رگیری ( کیبورد درامز – گیتار – گیتارباس) از سوی من این سازها آرام آرام به استود یوها راه یافت و امروزه مورد استفاده موزیسین ها قرار می گیرد. اما خوشبختانه حدود شش،  هفت سال است که کامپیوتر به داد من رسید ه و با اینکه کار درست و ارزشمند با آن در زمینه موسیقی،  بسیار پیچید ه و تخصصی می باشد ، بسیاری از احتیاجات مرا برآورد ه می کند. ولی حتا هم اکنون هم همه مراحل ضبط آلبوم ملک جمشید را در مدت چهار سال، در یک اتاق آپارتمانم– بدون داشتن امکانات آکوستیک – میکرفون های ویژه برای ( سازها - نواختن گیتار و کرا ل و حتی صدای خود م برای خواندن) به تنهایی و بدون صدابردار– استود یو –– مهندس صدا و...  انجام داده ام،

     با نگرش به چند نمونه بالا و سپاسگزاری دو باره از دوستان مهربانم ، باید بگویم، همواره این اندیشه مرا رنج می دهد که نداشتن امکانات و تجهیزات و.... مانع از آن شده است تا دین خود را به فرهنگ و سرزمین اجداد یم آنطورکه توانایی اش را دارم و شایسته کشورم می د انم ادا کنم.

                                                                                                   کوروش یغمایی
 

     د ر گفتگوئی که جمعه بیست و دوم اردیبهشت ماه با برنامه ( موسیقی بیست و یک ) رادیو فردا- داشتم، آگاه شدم که حتا گزارشگر گرامی، آقای کیوان حسینی هم نسبت به پخش کارهایم (با تصویر و بد ون تصویر در درون و بویژه برون از کشور )، که بدون اجازه و پروانه و حتا آگاهی من به شکل قاچاق انجام می گیرد ،  نگرش مبهم و گنگی دارند که خوشبختانه با این گفتگو متوجه حقیقت این ماجرا شدند.

    با توجه به گفتگوی بالا، لازم دانستم در این زمینه که بسیار مهم می باشد،  نامه زیر که  در چهار سال پیش بنا به درخواست ریاست محترم حراست معاونت هنری وزارت فرهنگ و  ارشاد اسلامی در تاریخ 24/ 1 /1381 برای روشن شد ن همین حقیقت نوشته و فکس کرده ام را،  برای دوستانی که شاید هنوز هم در این زمینه آگاهی درستی ندارند، برای نمی دانم چندمین بار بازتاب دهم.

   

    این نکته بسیار خنده آور و نیز بسیار غم انگیزاست که در این ماجرا،  به دلیل جاری نبودن قوانین مربوط برای حمایت از هنرمندان و پدید آورنده  گان. بیشتر و شاید تمامی درآمد و پولی که حاصل دسترنج هنرمند می باشد و حق مسلم و قانونی اش می باشد و بر پایه همین درآمد است که زند گی و آثار تازه اش را پی ریزی می کند - نصیب قاچاقچیان و دلالان و....... می شود. با نگرش به گفتار بالا متوجه می شویم که زیانی که دلالان برپایه بساز و بفروشی به فرهنگ موسیقی کشور وارد می آورند دست کم با:

1- زیر پا نهاد ن قوانین کشور د ر زمینه حقوق مولف و مصنف و
2- باز د اری هنرمند از زند گی و آفرینش آثار تازه  و
3- تخریب فرهنگ موسیقی کشور و مسموم کرد ن ذهن جوانان در زمینه موسیقی انجام می پذیرد.

و از همین راه زند گی آنچنانی را هم بر پایه ( دزدی فرهنگی ) پدید آورده اند.  خنده آور تر و غم انگیز تر اینکه آقایان دزد ها و ... چون ظاهرا" آشکار نمی باشند !! هنرمند بی چاره باید پاسخگوی کارهای غیرقانونی آقایان باشد .؟؟

 

    عشق به ایران

    در آغاز انقلاب دو راه پیش پای من قرار گرفت.
    1- رفتن از سرزمین ماد ریم در سن سی سالگی، که: د وری از فرهنگ میهن – پذ یر فتن عاریه ای فرهنگ غرب، – بده ، بستان و در هم شدن این دو فرهنگ- که(جدا از استثناها) دست کم، حاصل و دستاورد دو گانگی فرهنگی را به دنبال داشت البته با د رآمد بسیار خوب. 
    2- ماندن در سرزمین آبا و اجد ادیم که مستلزم داد ن هزینه های بسیاری مانند از دست دادن کار و... بود .

     من بی تردید راه دوم را برگزیدم.  به خاطر عشق دیرینه ام به ایران ، و این که اگر هم کاری را در هر اندازه و میزان هر چند بسیار ناچیز برای موسیقی میهنم بتوانم انجام د هم،  این افتخار و شایستگی به فرهنگ کشورم باز گردد.

    بدیهی است که با گزینش این راه ( ماند ن در میهن ) هزینه هائی بسیار را پرد اختم و هنوز هم می پردازم. در سال هایی که پشت سر نهادم سختی ها و غرض ورزی های بسیاری را در زمینه کاری ام تنها بخاطر ماندن در سرزمینم به جان خریدم، 


انامه دوست گرامی، شاعر نامدار، جناب آقای گرمارودی در مورد گرفتن مجوز خواندن کوروش یغمایی.

اما سخنی را که همواره بیان می کنم این است که: خیلی درد آور و غم انگیز است که کسی در میهن خود غریب و تنها بماند.  
 


خانواده کورش یغمایی
 

 

کامران در هنگام ضبظ
 استودیو صبا

    کامران یغمایی - آشنایی با موسیقی و نواختن گیتار را از حدود 13 سالگی در خانواده آغاز کرد. استعداد و شوق بیش از حد و تمرین مد وم او سبب شد که در 18 سالگی به یک گیتاریست حرفه ای تبدیل شود،  و به باور همه نوازندگان در این فرم موسیقی، در ایران شاید همتایی نداشت و بنظر من قابل مقایسه با بهترین گیتاریست های اروپا یی بوده و می باشد.

 کامران هنگام اجرای کنسرت در آلمان

    کامران در زمینه آهنگسازی هم فعالیت داشته و آهنگ های بسیار زیبایی ساخته است.  اما به غیر از یکی از آنها را که من خوانده ام ( عابرشب ) متاسفانه بقیه آنها که شاید از انگشتان دست هم تجاوز نمی کند به مرحله اجرا درنیامده است. کامران از صدای بسیار دلنشینی نیز برخوردار است ولی در این زمینه هم جز خواندن هارمونی در چند ترانه با من مانند (بارون بارونه (به تنهایی کاری ارائه نداده است. کامران در ضبط آثار و نیز اجرای کنسرت هایم در قبل از انقلاب (نوازند گی گیتار) همکاری بسیار بسیار نزدیکی با من داشته است. کامران سالهاست که شوقی برای کار در زمینه موسیقی ندارد- این روزها با پا فشاری من  احتمال د ارد که چند کار را با آهنگسازی و نوازندگی و حتا خوانندگی کامران با هم آغاز  کنیم. 

تا ببینیم انجام می پذیرد یا نه ؟

 

 

    کامبیز یغمایی - آشنایی با موسیقی و نوازندگی کیبورد و گیتار را در خانواده آغاز کرد.  در نخستین مرحله از فراگیری آکاد میک در زمینه موسیقی - فارغ التحصیل هنرستان عالی موسیقی در رشته تخصصی سازهای کوبه ای (پرکاشن) شد. تا هنگامیکه در ایران بود با ارکستر سنفونیک در رشته تخصصی اش(پرکاشن)  همکاری داشت.

    برای مهاجرت به آلمان ناگزیر بود مدت یک سال را در ترکیه بماند،  این مدت را با ارکستر اپرای استانبول که اکثر موزیسین ها ی آن اروپایی می باشند همکاری داشت، او تنها موزیسین ایرانی بود که در این ارکستر معتبر پذیرفته شده بود. در پی مهاجرت به آلمان در آغاز توانست به آسانی از- PETER- CORNELIUS_KONSERVATORIUM   آ لمان فارغ التحصیل شود.  سپس با سمت استاد ی به مد ت 6 سال مشغول  تدریس در همان کنسرواتوار و دیگر دانشگاه های دولتی آلمان گرد ید. کامبیز علاوه بر رشته تخصصی اش (پرکاشن)، در رشته های گیتار و بویژه  پیانو نوازنده بسیار چیره دستی است، برای  نمونه پیانیست و استاد نامدار و پرآوازه بین المللی ( کشور بلغارستان)  GALINA VRACHEVA  که شاگردان بسیار معدود خود را د ر زمینه آموزش فوق حرفه ای پیانو در جهان - خود گزینش می کند. کامبیز را برای این مهم ) فراگیری فوق حرفه ای پیانو ( برگزید.

کامبیز حدود 15 سال پبش از این - با اینکه در نوازندگی پرکاشن، گیتار و بویژه پیانو در جایگاه بسیار درخشانی قرار داشت، با کوله باری از پشتوانه آکاد میک و تجربه با ارزش، به ناگاه به موسیقی ایرانی و نوازند گی  ساز سنتور روی آورد که با ورآن برای ما هم مشکل بود. البته در این زمینه شیوه و سبک نو و تازه ای را درنوازندگی و آهنگسازی موسیقی ایرانی آفرید که مورد ستایش و استقبال بسیار  قرار گرفته است. او این آثار را در قالب CD  و برگزاری کنسرت با دیگر اساتید موسیقی ایرانی مقیم آلمان ارائه می دهد. 

کامبیز در ضبط آهنگ ها (نوازند گی کیبورد) و نیز اجرای کنسرت هایم در پیش از انقلاب همکاری بسیار بسیار نزدیکی را با من داشته است و نیز در یکی از ترانه هایم (بچه های خوب کوچه) آرایش سازها را به عهده داشته است.

 

    کرستین هید  (KERSTIN HEID) نامزد کامبیز که آغاز آشنایی آنها به دوران تحصیل در دانشگاه موسیقی باز می گردد فوق لیسانس از Peter Cornelius Konservatorium شهر Mainz در رشته گیتار کلاسیک می باشد.

    او علاوه  بر آن فرا گیری تخصصی گیتار کلاسیک را  نزد استاد انی پر آوازه ای چون  Roberto Aussel و Hubert Kapell و David Rssel  آموخته است. کرستین د ر حال حاضر مشغول تدریس گیتار کلاسیک  و نیز برگزاری کنسرت های سلو و گروهی  گیتار کلاسیک از جمله در Melange-Ensemlle  و  Due Entr’acte می باشد.
 

 

    کاوه یغمایی - آشنایی با موسیقی و نوازندگی گیتار آکوستیک و نیز الکتریک در سبک های مختلف به ویژه Rock را به عنوان سبک تخصصی و مورد علاقه نزد پدر ( کوروش یغمایی ) د ر خانواده آغاز کرد. ورود به هنرستان عالی موسیقی در 9 سالگی و آموزش تخصصی پیانوی کلاسیک نزد استا دنامدار نوین افروز و نیز آموزش همزمان آهنگسازی، آرایش سازها و نوازندگی گیتار

بعد از انقلاب اسلامی و انحلال هنرستان عالی موسیقی و توقف اجباری تحصیل آکادمیک موسیقی فرا  گیری موسیقی را در هنرستان عالی موسیقی پسران و فارغ التحصیلی با ساز تخصصی فلوت ادامه داد  ورود به دانشگاه در سال 1373 و فراگیری تخصصی گیتار کلاسیک فعالیت حرفه ای در زمینه ضبط موسیقی، آهنگسازی و آرایش سازها از سال 1363 و نیز همکاری در آلبوم های مختلف موسیقی به عنوان آهنگساز، و آراینده سازها نوازنده گیتار، فلوت، کیبورد، درامز و پرکاشن اجرای اولین کنسرت های Rock  در کشور. استاد گیتار الکتریک در دانشکده موسیقی. ارائه اولین آلبوم با نام مترسک " با آهنگسازی ، تنظیم ، نوازندگی و خوانندگی خودش.  

کاوه اکنون در کانادا اقامت دارد و مشغول ضبط آلبوم جدید خود" سکوت سرد " می باشد. آهنگسازی، نوازندگی و آرایش سازها وضبط آهنگ ها را خود به تنهایی انجام داده است و در این آلبوم خواننده معروف کانادایی Bobbi Smith یکی از آهنگ های کاوه را خوانده است. در آثار کو روش یغمایی( بعد از انقلاب ) کاوه در نواختن کیبورد و نیز ضبط آهنگ ها همکاری بسیار نزدیکی را با او داشته است.

 

    نیلوفر فرزند شاد- نوازنده پیانو ، فارغ التحصیل هنرستان عالی موسیقی آموزش پیانو کلاسیک نزد استاد نامدار فرمان بهبود از سن 9 سالگی و در ادامه زیر نظر استاد برجسته لیلی سرکیسیان در هنرستان عالی موسیقی دختران استاد پیانو در هنرستان عالی موسیقی از سال 1371 ادامه فراگیری تخصصی پیانو  و دریافت مد رک LTCI.Trinity College of London  اجرای کنسرت های متعدد موسیقی باروک و کلاسیک بعد از ازدواج با کاوه همکاری بسیار نزدیک در زمینه موسیقی و کنسرت ها با او دارد.      
 

 

    کامیل یغمایی - آشنایی با موسیقی و نوازندگی گیتار آ کوستیک و نیز الکتریک را از کودکی نزد پدرش ( کوروش یغمایی ) در خانواده آغاز کرد. با ورود به هنرستان عالی موسیقی در سن 9 سالگی  شروع به فراگیری  آهنگسازی و پیانو کرد.

    آشنایی با سازهای دیگر و کسب تجربه در زمینه آرایش سازها و نیز کوشش مستمر و دست یابی به نتایج ارزشمند در زمینه های صدا برداری و کاربرد تخصصی رایانه در موسیقی- سبب شد اولین آلبوم او که کاری بدون خواننده ( instrumental )  می باشد با نام  "بر فراز ابرها" با آهنگسازی، آرایش سازها، نوازندگی،

    و ضبط آن که  توسط خود اواست - انتشار یاید.  به تازگی " دو آهنگ نیز ازکامیل با خوانندگی آقای محمد اصفهانی منتشر شده است که آرایش سازهای این دو آهنگ هم برعهده او بوده است. کامیل هم اکنون مشغول ضبط آلبوم جدید ش و همچنین تدریس گیتار می باشد. در آثار کوروش یغمایی (بعد از انقلاب) در نواختن کیبورد و نیز ضبط آهنگ ها با او همکاری داشته است.
 

    ساتگین یغمایی - آشنایی با موسیقی را در خانواده و زیر نظر پدرش (کوروش یغمایی) آغاز کرد و فراگیری موسیقی را در هنرستان عالی موسیقی )پیانو تخصصی نزد لیلیان سرکیسیان( ادامه داد و ار آنجا فارغ التحصیل گردید. همچنین تحصیلات آکادمیک و تجربی در زمینه آواز را تحت تعلیم)  آریا زند اصفهانی (و سپس زیر نظر)منصوره قصری( آموخت، هنگام کودکی خوانندگی را در نوارهای قصه ی کودکان با راهنمایی پدر آغاز کرد.

    ساتگین به مدت شش سال عضو گروه کرال تالار وحدت و فرهنگسرای بهمن بود  او همچنین فارغ التحصیل رشته مترجمی زبان انگیسی از دانشگاه پیام نورمی باشد. ساتگین همواره در کرال و نیزخواندن هارمونی با  کوروش در آلبوم هایش همکاری بسیار نزدیکی داشته است. به باور کوروش،  ساتگین دارای صد ای ویژه ایست که جایگاه آن د ر ترانه های رمانتیک و خیال انگیز می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 








 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

هر گونه انتشار مطلب، تصاویر یا هر اطلاعاتی دیگر از این سایت
منوط به اجازه کتبی و یا ذکر نام و مشخصات کامل سایت است.

 

© 2005-2007 Kourosh Yaghmaei. All rights reserved.
Designed by M.Rajaee  livedesign.ir .  Hosted by Pendar